آرتروز زانو

   

آرتروز زانو

                
   
آرتروز اولیه در زانوی چپ یک زن مسن

آرتروز زانو (به انگلیسی: Knee Osteoarthritis)‏ از عوامل شایع ایجاد درد در افراد بالاتر از چهل سال است.آرتروزمفصل زانو، شایعترین بیماری تخریبی ازمیان مفاصل بدن می‌باشد.میزان ابتلا در خانم‌ها نسبت به آقایان بیشتر است.

آرتروز یک بیماری تخریبی در مفصل است که ازآن به بیماری مفصلی پیشرونده{۱} یاد می‌شود.از این بیماری به نام‌های استئوآرتریت و استئوآرتروز نیز یاد می کنند.تخریب پیشرونده مفصل در جامعه ما به نام آرتروز معروف است.با توجه به اینکه بیماری با افزایش سن پیشرفت می‌کند به آرتریت پیری نیز معروف است.علاوه برسن، علل ژنتیکی، نوع شغل و حرفه، چاقی، عوامل هورمونی و نژاد نیز می‌تواند در بروزاین بیماری دخیل باشند.

محتویات

 [نهفتن] 
  • مهمترین نشانه آرتروز زانو
  • عوامل زمینه ساز
  • علائم و نشانه ها
  • یافته های شایع رادیولوژی
  • درمان
  • عمل های جراحی در مورد آرتروز مفصل زانو
  • جستارهای وابسته

مهمترین نشانه آرتروز زانو

مهمترین مشخصه آرتروز، تخریب تدریجی غضروف مفصلی  است.قسمت دو انتهای هر استخوان، از غضروف که بافتی است انعطاف پذیر ساخته شده‌است.با شروع بیماری آرتروز زانو، غضروف انتهای تحتانی استخوان فمور(ران) و غضروف قسمت فوقانی استخوان درشت نی به تدریج دچار تغییرات تخریبی(دژنراتیو) می‌گردد.به همین ترتیب درگیری و آسیب غضروف کشکک به آرتروز این ناحیه منجر می‌شود.بنابراین آرتروز مفصل زانو در دو ناحیه تیبیوفمورال (مفصلی که بین استخوان ران و ساق ایجاد می‌شود) و مفصل کشککی-رانی می‌تواند ایجاد شود.

علت اصلی تخریب غضروف در بیماری آرتروز، عدم وجود عروق خونی جهت تغذیه این ناحیه می‌باشد و ازطرفی غضروف مفصلی فاقد عصب است و به هنگام آسیب دردی حس نمی‌شود که همین مسئله زمینه تخریب بیشتر را فراهم می‌کند.البته تغذیه غضروف ازطریق غشا سینوویوم  و حرکات مفصل انجام می‌شود.

عوامل زمینه ساز

عواملی که روند آرتروز زانو را تسهیل می کنند عبارتنداز:

۱- ضربه

۲-پارگی عناصر مفصل زانو (مثلا منیسک ها، رباط‌ها و کپسول مفصلی)

۳-بیماری کندزومالاسی کشکک(نرم شدن غضروف زیر کشکک) و موارد دررفتگی مکرر آن

۴-شکستگی‌ها ی درون مفصلی و دررفتگی‌ها

۵-وجود بیماری‌های مفصلی (همانند آرتریت روماتوئید یا بیماری عفونی در مفصل و...)

۶-تغییر شکل‌ها(دفورمیتی ها)ی مفصل زانو که عبارتنداز:

  • پای  ضبدری
  • پای پرانتزی
  • خم شدن مفصل زانو{۲}
  • حرکت بیش از اندازه مفصل به سمت عقب یا عقب زدگی زانو(هیپراکستنشن زانو{۳})

۷-عدم کنترل فعالیت‌های روزمره که منجر به استرس بیش از اندازه به ناحیه زانو می‌گردد(مواردی چون چهارزانو نشستن، دوزانو نشستن، توالت طولانی مدت غیرفرنگی و بالا و پایین رفتن از پله‌ها به دفعات متوالی به خصوص پله‌هایی که شیب تند دارند)

۸-شغل و حرفه‌ای که باعث فشار بیش ازحد به زانو می‌شود به ویژه افرادی که درطول فعالیت‌های کاری سخت، هیچگونه استراحتی به مفاصل جهت ترمیم و احیائ مجدد نمی‌دهند.

9-چاقی

10-عوامل ژنتیکی

11-بیماری استئوکندریت دیسکان

12-کیست منیسک

13-منیسک دیسکی شکل

14-بی ثباتی زانو به علت شلی رباط ها

علایم و نشانه‌ها

علایم و نشانه‌های آرتروز زانو ممکن است درارتباط با موارد زیر باشد:

-درد که با پیشرفت بیماری ایجاد می‌شود

-تغییر وضعیت عناصرمفصلی همانند التهاب تاندون هاو بورس ها، ضخیم شدن غشا سینوویال و درگیرشدن استخوان‌های زیرغضروف که از عوامل مهم ایجاد درد مفصل زانو می‌باشند

-خشکی مفصلی

-کاهش دامنه حرکتی{۴}مفصل که در مراحل پیشرفته بیماری ایجاد می‌شود

-ضعف و آتروفی عضلات اطراف مفصل که در موارد کاهش دامنه حرکتی بوجود می‌آید

-گاهی وجود کریپتاسیون{۵} در حرکات مفصل

-گاهی تجمع مایع در مفصل(Joint Efusion) دیده می‌شود.، وجود افیوژن در مفصل، مگر پس از فعالیت زیاد بعید است{۶}.

-دگرریختی یا تغییرشکل در مفصل که درارتباط با آرتروز زانو بیشتر به صورت پای پرانتزی(Genu Varum) است

-احتمال ایجاد کیست در ناحیه پشت مفصل که به کیست پیکر(Baker Cyst) معروف است

یافته‌های شایع رادیولوژی

مهمترین نتایج رادیولوژی از ناحیه زانوی بیماران مبتلا به آرتروز زانو عبارتنداز:

  • کاهش فضای مفصلی به خصوص در سمت داخل زانو.با توجه به وضعیت مفصل زانو (سطوح مفصلی کوندیل‌های داخلی-خارجی استخوان ران با سطوح کوندیل‌های داخلی-خارجی درشت نی) سطوح داخلی مفصل بیشتراز سطوح خارجی درگیرمی شود. غضروف در عکس رادیولوژی مشخص نمی‌باشد و ازطریق فضاهای مفصلی است که متوجه میزان آسیب می‌شویم
  • وجود اسکلروز زیر غضروف
  • ایجاد زواید استخوانی به نام استئوفیت در حاشیه استخوان‌های مفصل

درمان

درمان آرتروز زانو با توجه به مشکل بیمار می تواند درارتباط با موارد زیر باشد:

1-درمان دارویی طبق نظر پزشک متخصص مربوطه

2-کاهش وزن درصورت وجود چاقی

3-کنترل فعالیت‌های روزمره(پرهیزازچهار زانو نشستن، پرهیزاز دو زانو نشستن، کاهش شیب پله‌های منزل، بالا و پایین رفتن از پله‌ها به صورت یک پله-یک پله که مستلزم صبر و حوصله می‌باشد، پرهیزاز وضعیت‌های ثابت که زانو در یک حالت به مدت طولانی قرار می‌گیرد و درنهایت عدم انجام حرکات جهشی-چرخشی و تند)

4-تقویت عضلات اطراف مفصل زانو.با تقویت عضلات میزان فشار روی مفاصل کاهش می‌یابد که نوع تمرین و شدت آن ازطریق فیزیوتراپیست تنظیم می‌شود

5-تحرک مفصل به صورت کنترل شده.با توجه به اینکه غضروف فاقد عروق خونی است، حرکات طبیعی نقش بسزایی در تغذیه غضروف دارد

6-حرکات و فعالیت‌هایی که باعث تشدید درد می‌شوند حتماً ترک شود

7-تنظیم یک برنامه درمانی برای بیمار توسط فیزیوتراپیست به خصوص در مواردی که بیماری شدت یافته و احتمال زمین گیر شدن وجود دارد.بهتر است در موارد شدید بیماری تنظیم برنامه درمانی در ارتباط با محیط فرد صورت گیرد، مسائلی ازقبیل استفاده از تخت، تنظیم ارتفاع تخت با توجه به قد فرد و به ویژه آموزش استفاده از وسایل کمکی همانند عصا و واکر.مثلا تنظیم ارتفاع واکر با توجه به قد فرد در بسیاری از موارد، راه رفتن بیمار را تسهیل می‌کند.

8-استفاده از زانوبند و وسایل کمکی طبق نظر متخصص مربوطه یا مشاوره با فیزیوتراپیست

9-آب درمانی(هیدروتراپی)

10-برنامه تمرینات هوازی{۷}

11-درمان با عمل جراحی.زمانیکه درد و مشکلات مفصل خیلی شدید است، عمل جراحی طبق نظر پزشک متخصص جراحی ارتوپد ضرورت می‌یابد.

عمل‌های جراحی در موارد آرتروز مفصل زانو

جراحی در ناحیه زانو می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تعویض مفصل زانو(آرتروپلاستی)
  • برداشتن کشکک در مواردی که مفصل پاتلوفمورال شدیدا درگیراست (پاتلکتومی)
  • تنظیم سطوح و عناصر مفصلی درگیر(Debridement).شامل برداشتن استئوفیت ها، سینوکتومی(به هنگام افزایش ضخامت غشای سینویال) و برداشت اجسام آزاد(loose body) در مفصل است.گاهی کناره غضروف‌ها و منیسک‌های ریش ریش شده برداشته شده و مفصل پاک و تمیز می گردد{۸}.تمیزکردن و یا تنظیم عناصر مفصلی درگیر زانو ممکن است با آرتروسکوپی و یا بدون آرتروسکوپی انجام گردد.
  • استئوتومی.زمانیکه دفورمیتی یا تغییرشکل در زانو وجود دارد(مثلا به هنگام ایجاد پای پرانتزی یا ژنوواروم)
  • برداشتن سطوح مفصلی و جوش دادن دو استخوان که به این عمل آرترودز(Arthrodesis) یا فیوژن می گویند.

 

جستارهای وابسته

  • زانو
  • دردزانو
  • منیسک  داخلی
  • منیسک خارجیپ

 

منبع:http://fa.wikipedia.org

درمان دیسک کمر بدون جراحی!

درمان دیسک کمر بدون جراحی!

 

سال 1370 با بلند کردن چند کیسه سنگین سیمان وبدلیل بی مبالاتی در بلند کردن آنها صدایی از مهره های کمرم توجه مرا جلب کرد و دچار بیماری دیسک کمر حاد شدم به طوری که با مراجعه به متخصص یک هفته استراحت مطلق تجویز کرد و من مجبور شدم کلاسهای 60  ساعت در هفته را بالاجبارموقتا تعطیل کنم و مجبور به تزریق آمپولهایی مانند رباکسین،دیکلوفناک شدم.

 

درد کمر دراین مدت استراحت بهبودی نیافت و من به صورت درازکش و خوابیده مشغول به مطالعه کتابهایی مختلف طب سنتی شدم و حتی کتابهای سنگین را بر روی سینه می گذاشتم و مطالعه می کردم.سنگینی کتاب هایی مثل مخزن الادویه شیرینی خاصی داشت!.

 

دارو های ترکیبی مختلفی را درست و روی خود آزمایش کردم ولی نتیجه مطلوب حاصل نشد.

 عاقب به لطف خدا داروی ترکیبی- استعمالی جدیدی را ابداع کردم که با چند با روغن درمانی و حرارت درمانی واصلاح سیستم تغذیه خودم توانستم براین بیماری غلبه کنم.

 


 

 

http://www.aftab.ir/articles/health_therapy/illness/images/27c72f1a61c3179fc07253c3ade7a7ab.jpg از آن سال تاکنون بیماران زیادی از مناطق مختلف با مراجعه و تماس با این جانب و با رعایت دقیق این سیستم درمانی شفا یافتند.

توجه: متاسفانه یک عده افراد سود جو و فرصت طلب اقدام به انتشار آگهی هایی مشابه شبیه این دارو کرده اند و داروهایی را طبق حدس خود درست کرده اند و با همین عبارات و توضیحات توزیع می کنند وحتی عبارت های مشابهی برای تبلیغ خودشان در فضای اینترنت داشته و حتی مطالب علمی این سایت و وبلاگ را در وبلاگ های خود قرار داده اند بدون اینکه منبع آن را ذکر کنند.

لطفا دقت کنید که این دارو هیچ گونه مشابه داخلی و خارجی ندارد و کاملا ابداعی است و مسئولیت داروهای مشابه بر عهده سازندگان آنها می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:http://attari.parsiblog.ir

 

نکاتى در رابطه با آناتومى ناحيه

 

نکاتى در رابطه با آناتومى ناحيه  

 

  ديسک بين‌مهره‌اى

هر ديسک بين‌مهره‌اى از سه قسمت تشکيل شده است:

 

۱. آنولوس محيطى که متشکل از بافت فيبروى سفت مى‌باشد و بسيار مستحکم است.

 

۲. هستهٔ مرکزى که شامل غضروف فيبرو است و قدرت کششى اندکى دارد ولى خاصيت الاستيکى بالا است.

 

۳. صفحه‌هاى انتهائى جسم مهره که حالت غضروفى دارند و صفحهٔ بين استخوان و ديسک بالا و پائين آن را در هر مفصل تشکيل مى‌دهند. غضروف فيبرو ممکن است به مرور زمان دچار دژنراسيون شود با اينکه به‌صورت حاد قطعه‌قطعه گردد. ترميم غضروف فيبرو مشکل است چون تغذيهٔ خونى مناسبى ندارد. شريان‌هاى تغذيه‌کنندهٔ آن از دههٔ دوم زندگى به‌تدريج شروع به آتروفى مى‌کنند. حدود ۸۰درصد هستهٔ مرکزى را در زمان تولد، آب تشکيل مى‌دهد. اين هسته به‌تدريج آب خود را از دست مى‌دهد و با بالارفتن سن، خاصيت الاستيک خود را هم به‌مرور از دست مى‌دهد. البته آنولوس ظرفيت بيشترى براى ترميم دارد و توسط رباط‌هاى ضخيم قدامى و خلفى تقويت مى‌شود.

 

بيمارى‌هاى ديسک بين‌مهره‌اى در سطوح مختلف از C2 تا L5 مى‌توانند رخ دهند. ناحيهٔ ميانى گردن و ناحيهٔ تحتانى کمر بيش از بقيهٔ قسمت‌ها درگير مى‌شوند. بيمارى ديسک‌هاى ناحيهٔ توراسيک شايع نمى‌باشند.

 

  نخاع و ريشه‌هاى عصبى

انتهاى نخاع عبارت است از کونوس مدولاريس (مخروط انتهائي) که در سطح L1-L2 خاتمه مى‌يابد. ريشه‌هاى خلفى و قدامى عصبى از کونوس مدولاريس جداگانه نشاء مى‌گيرند و از ساک کمرى از سوراخ‌هاى بين‌مهره‌اى مربوط به‌خود عبور مى‌کنند و از آنجا از کانال نخاعى خارج مى‌گردند. ريشه‌هاى عصبى به‌هم مى‌پيوندند تا اعصاب محيطى را در سوراخ عصبى تشکيل دهند.

 

در گردن، ريشهٔ عصبى C1 از کانال نخاعى در بالاى مهرهٔ C1 خارج مى‌گردد ولى ريشهٔ عصبى C2 از زير مهرهٔ C1 خارج مى‌گردد و به‌همين ترتيب در مورد ريشه‌هاى عصبى بعدي.

 

حس ناحيهٔ دلتوئيد به‌طور عمده مربوط به ريشهٔ عصبى C5 مى‌باشد. حس مربوط به انگشت شست و احتمالاً انگشت اشاره مربوط به ريشهٔ C6 است. حس مربوط به انگشتان سوم و چهارم مربوط به عصب C7 مى‌باشد. در حالى‌که عصب C8 انگشت پنجم را عصب مى‌دهد. قدرت عضله دو سر بازو و رفلکس تاندونى دو سر مربوط به ريشهٔ C6 است. رفلکس عضلهٔ سه سر بازو با ريشهٔ C7 ارتباط دارد. عضلات اينترينسيک دست که عمل آنها ابداکسيون و اداکسيون انگشتان است، توسط اعصاب C8 و T1 عصب‌دهى مى‌شوند.

 

توزيع حسى ريشهٔ L5 در سمت داخلى پا و انگشت شست پا مى‌باشد. ريشه S1 حس قسمت جانبى پا و انگشت پنجم و کف پا را تأمين مى‌کند. درد يا اختلال حسى در هريک از نواحى فوق‌الذکر مى‌تواند نشانهٔ درگيرى ريشه‌هاى L5 يا S1 باشد. پلانتارفلکسيون عمدتاً توسط عمل حرکتى S1 تأمين مى‌شود در حالى‌که دورسى‌فلکسيون توسط L5 انجام مى‌شود. اکستانسيون زانو توسط عضلهٔ چهارسر ران عمدتاً توسط ريشه‌هاى حرکتى L3 و L4 تأمين مى‌گردد. رفلکس مچ پا (آشيل) عمدتاً وابسته به ريشه S1 است در حالى‌که رفلکس زانو عمدتاً وابسته به ريشهٔ L3 و L4 است.

 

نحوهٔ توزيع حسى ريشه‌هاى ساکرال (S2-S5) به اين شکل است که به ناحيه‌اى زينى‌شکل بر روى باسن‌ها و کف‌ پاها حس‌دهى مى‌کنند. کنترل ادرارى مثانه و اسفنکترهاى مقعدى توسط ريشه‌هاى S2 تا S4 صورت مى‌گيرد و بنابراين سندرم دم اسب که عارضه‌اى نادر از بيرون‌زدگى شديد ديسک کمرى است، شامل از دست‌دادن حس نواحى پرينه و ناحيهٔ باسن به‌همراه بى‌اختيارى ادرارى و مدفوعى است.

 

 

منبع:http://vista.ir

 

 

 

 

تحریک ریشه های عصبی در نخاع چه علائمی داشته و چگونه درمان میشود

تحریک ریشه های عصبی در نخاع چه علائمی داشته و چگونه درمان میشود

 

علت درد های گردن که به شانه، بازو، ساعد یا دست انتشار پیدا میکنند در بسیاری اوقات تحریک  ریشه های عصبی است که از نخاع گردنی خارج میشوند. به این عارضه رادیکولوپاتی گردنی Cervical radiculopathy میگویند و شروع این بیماری با پیر شدن دیسک بین مهره ای است.


علائم فشار به ریشه های عصبی گردن چیست

مهمترین علائم این بیماری درد گردن با انتشار به شانه، بازو، ساعد یا دست است. گاهی علائمی بصورت گزگز، سوزن سوزن شدن یا کاهش حس لمس پوست بوجود میاید و گاهی فرد احساس میکند قدرت دست وی در انجام دادن بعضی از کارها کاهش پیدا کرده است. علائم گفته شده ممکن است با به عقب بردن یا چرخاندن سر شدیدتر شوند و اکثراً با گذاشتن دست به روی سر کم میشوند.
 پزشک معالج پس از صحبت با بیمار را جع به مشکلات وی و خصوصیات آنها وی را معاینه میکند. سپس از روش های تصویربرداری مانند رادیوگرافی
ساده و سی تی اسکن و ام آر آی  و تست نوار عصبی برای کمک به تشخیص استفاده میکند.

204 3
  ام آر آی  طبیعی                              فشار به نخاع گردنی



فشار به ریشه های عصبی گردن چگونه درمان میشود

 بسیاری از بیماران با گذشت زمان و بطور خودبخودی خوب میشوند. این زمان ممکن است چند روز یا چند هفته باشد. گاهی اوقات بعد از مدتی علائم بیمار دوباره برمیگردد که این هم معمولاً خودبخود خوب میشود. این دوره های رفت و برگشت ممکن است بارها تکرار شود. گاهی هم درد ممتد باقی مانده و خوب نمیشود. پزشک ارتوپد برای درمان از روش های زیر استفاده میکند.

 

  • گردنبند طبی : این گردنبند ها حرکات گردن را قدری محدود میکنند و به عضلات گردن اجازه میدهند مدتی استراحت کنند و این موجب میشود فشار به ریشه های عصبی کمتر شود. نکته مهم اینست که این گردنبند ها نباید به مدت طولانی بسته شوند چون موجب ضعیف شدن عضلات گردن و بدتر شدن وضعیت بیمار میشود.

 

  • فیزیوتراپی : میتواند با انجام دادن نرمش های طبی مخصوص برای افزایش قابلیت انعطاف گردن و تقویت عضلات گردن به رفع علائم کمک کند. گاهی اوقات از کشش هم برای کاهش علائم استفاده میشود.

 

  • دارو : پرشک معالج از   داروهای ضد التهابی مثل بروفن و ناپروکسن ، داروهای شل کننده عضلات و گاهی اوقات از تزریق مستقیم کورتیکوستروئید در اطراف ریشه های عصبی برای کاهش مشکلات بیمار استفاده میکند.

 

  • جراحی : در صورت عدم پاسخ درمانی مناسب به روشهای ذکر شده از روش های جراحی استفاده میشود.

 

منبع:

http://www.iranorthoped.ir

آناتومی ستون مهره (ستون فقرات) - نخاع و اعصاب (ریشه های عصبی)

آناتومی ستون مهره (ستون فقرات) - نخاع و اعصاب (ریشه های عصبی)

همانطور که قبلا گفته شد در پشت تنه مهره، زوائد مهره ای یک حلقه تو خالی استخوانی را درست میکنند. با پشت سرهم قرار گرفتن این حلقه های توخالی مهره ایی که روی یکدیگر قرار گرفته اند یک کانال استخوانی درست میشود که به آن کانال مهره ای Spinal canal میگویند. به این کانال، کانال نخاعی هم میگویند.

نخاع در داخل کانال نخاعی قرار گرفته و به توسط مهره ها محافظت میشود. نخاع ساختمانی عصبی است که از مغز به پایین کشیده شده است و تا حدود مهره اول کمری ادامه دارد. وظیفه نخاع انتقال پیام های عصبی بین مغز و اندام ها ( عضلات، پوست و ...) است. رشته های عصبی حسی از طریق نخاع به مغز میروند و رشته های عصبی حرکتی از مغز و از طریق نخاع به اندام ها میرسند.

از هر مهره از نخاع چند رشته عصبی خارج میشود که به آن ریشه عصبی یا روت Root میگویند. این ریشه های عصبی هم حاوی اعصاب حسی و هم حرکتی هستند. ریشه های عصبی از فضاهایی که ما بین مهره هاست خارج شده و به اندام ها میروند. به این فضاهای بین مهره ها فورامن میگویند.
192 1
رشد طولی نخاع در زمان بچگی متوقف میشود ولی ستون مهره همچنان به رشد خود ادامه میدهد. بر اثر این عدم هماهنگی است که طول نخاع برابر با طول کانال نخاعی نیست. پس رشته های عصبی که از نخاع خارج شده و به اندام تحتانی میروند قبل از خروج از کانال نخاعی چند اینچ را در داخل کانال طی میکنند. به این دسته رشته های عصبی که در داخل کانال نخاعی هستند دم اسب یا کادا اکینا Cauda equine میگویند.

1313

 قسمت زرد رنگ پایین نخاع در واقع ریشه های عصبی یا کادا اکینا هستند که از نخاع منشعب شده و مسیری را طی کرده و سپس از فورامن بین مهرها خارج میشوند.

 

منبع:http://www.iranorthoped.ir